برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم
برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم

برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم

دیوار عشق

در یکی از محله‌های مرکزی شهر پاریس، دیواری وسیع وجود دارد که سرامیک‌هایی لاجوردی تنش را پوشانده‌اند و روی آن با 300 زبان زنده دنیا بیش از هزار بار به رنگی سپید نوشته شده است: "دوستت دارم". سهم ما ایرانی‌ها هم، دو تا از آن دوستت دارم‌هاست که یکی از آنها بالای دیوار قرار گرفته است و دیگری تقریبا در مرکزش.

دوستت دارم‌های ایرانی جای خوبی قرار گرفته‌اند و چشم هر گردشگری دست‌کم یک بار آنها را می‌بیند، شاید به این دلیل که خط ایرانی زیباست، شاید هم به این خاطر که ما ایرانی‌ها به عاشقی معروفیم. ما عشق را نسل به نسل در روح یادگاری‌های‌مان دمیده‌ایم. شاید
اگر عشق نبود، هنرهایمان هیچوقت ماندگار نمی‌شد

120 سال زنده باشی

در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شود حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال، یک ماه را جشن می گرفتند و در کل ایران، این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم اصلا این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل، دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی، و این، به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی

نکته ای از انجیل

در Malachi آیه 3:3 آمده است:

او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست.»

 

این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیل  خوانی را دچار سردرگمی کرد. آنها نمیدانستند که این عبارت در مورد ویژگی و ماهیت خداوند چه مفهومی میتواند داشته باشد. از این رو یکی از خانمها پیشنهاد داد فرایند تصفیه و پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیل خوانی به اطلاع سایرین برساند.

همان هفته با یک نقرهکار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزدیک ببیند. او در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره چیزی نگفت.

وقتی طرز کار نقره کار را تماشا میکرد، دید که او قطعهای نقره را روی آنش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود. او توضیح داد که برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست نگهداشت تا همه ناخالصیهای آن سوخته و از بین برود.

زن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگه داشته میشویم. بعد دوباره به این آیه که میگفت: «او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد. از نقرهکار پرسیدآیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟

مرد جواب داد بله، نه تنها باید آنجا بنشیند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه باید چشمانش را نیز تمام مدت به آن بدوزد.. اگر در تمام آن مدت، لحظهای نقره را رها کند، خراب خواهد شد.

زن لحظهای  سکوت کرد. بعد پرسید: «از کجا میفهمی نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خندید و گفت: «خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.»

اگر امروز داغی آتش را احساس می‌کنی، به یاد داشته باش که خداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگریست تا تصویر خود را در تو ببیند.

 

دوست دارم به 100 زبان دنیا

English – I love you

Afrikaans – Ek het jou lief

Albanian – Te dua

Arabic – Ana behibak (to male)

Arabic – Ana behibek (to female)

Armenian – Yes kez sirumen

Bambara – M’bi fe

Bangla – Aamee tuma ke bhalo aashi

Belarusian – Ya tabe kahayu

Bisaya – Nahigugma ako kanimo

Bulgarian – Obicham te

Cambodian – Soro lahn nhee ah

Cantonese Chinese – Ngo oiy ney a

Catalan – T’estimo

Cheyenne – Ne mohotatse

Chichewa – Ndimakukonda

Corsican – Ti tengu caru (to male)

Creol – Mi aime jou

Croatian – Volim te

Czech – Miluji te

Danish – Jeg Elsker Dig

Dutch – Ik hou van jou

Esperanto – Mi amas vin

Estonian – Ma armastan sind

Ethiopian – Afgreki’

Faroese – Eg elski teg

Farsi – Doset daram

Filipino – Mahal kita

Finnish – Mina rakastan sinua

French – Je t’aime, Je t’adore

Gaelic – Ta gra agam ort

Georgian – Mikvarhar

German – Ich liebe dich

Greek – S’agapo

Gujarati – Hoo thunay prem karoo choo

Hiligaynon – Palangga ko ikaw

Hawaiian – Aloha wau ia oi

Hebrew – Ani ohev otah (to female)

Hebrew – Ani ohev et otha (to male)

Hiligaynon – Guina higugma ko ikaw

Hindi – Hum Tumhe Pyar Karte hae

Hmong – Kuv hlub koj

Hopi – Nu’ umi unangwa’ta

Hungarian – Szeretlek

Icelandic – Eg elska tig

Ilonggo – Palangga ko ikaw

Indonesian – Saya cinta padamu

Inuit – Negligevapse

Irish – Taim i’ ngra leat

Italian – Ti amo

Japanese – Aishiteru

Kannada – Naanu ninna preetisuttene

Kapampangan – Kaluguran daka

Kiswahili – Nakupenda

Konkani – Tu magel moga cho

Korean – Sarang Heyo

Latin – Te amo

Latvian – Es tevi miilu

Lebanese – Bahibak

Lithuanian – Tave myliu

Malay – Saya cintakan mu / Aku cinta padamu

Malayalam – Njan Ninne Premikunnu

Mandarin Chinese – Wo ai ni

Marathi – Me tula prem karto

Mohawk – Kanbhik

Moroccan – Ana moajaba bik

Nahuatl – Ni mits neki

Navaho – Ayor anosh’ni

Norwegian – Jeg Elsker Deg

Pandacan – Syota na kita!!

Pangasinan – Inaru Taka

Papiamento – Mi ta stimabo

Persian – Doo-set daaram

Pig Latin – Iay ovlay ouyay

Polish – Kocham Ciebie

Portuguese – Eu te amo

Romanian – Te ubesk

Russian – Ya tebya liubliu

Scot Gaelic – Tha gradh agam ort

Serbian – Volim te

Setswana – Ke a go rata

Sign Language -(represents position of fingers when signing’I Love You’)

Sindhi – Maa tokhe pyar kendo ahyan

Sioux – Techihhila

Slovak – Lu`bim ta

Slovenian – Ljubim te

Spanish – Te quiero / Te amo

Swahili – Ninapenda wewe

Swedish – Jag alskar dig

Swiss-German – Ich lieb Di

Tagalog – Mahal kita

Taiwanese – Wa ga ei li

Tahitian – Ua Here Vau Ia Oe

Tamil – Nan unnai kathalikaraen

Telugu – Nenu ninnu premistunnanu

Thai – Chan rak khun (to male)

Thai – Phom rak khun (to female)

Turkish – Seni Seviyorum

Ukrainian – Ya tebe kahayu

Urdu – mai aap say pyaar karta hoo

Vietnamese – Anh ye^u em (to female)

Vietnamese – Em ye^u anh (to male)

Welsh – ‘Rwy’n dy garu

Yiddish – Ikh hob dikh

Yoruba – Mo ni fe

 

اندرز

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین  در گرفت آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟
نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم.همین الان موهای تو را کوتاه کردم
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیفو ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند
مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد