نیم شب مجنون به خلوتگه راز
شکوه ها برد بر خدایش در نماز
من که با لیلی نیم از روی آز
او همی دارد به من ابرو و ناز
نسترن با رقص باد
می خرامد در بهار
نرگس از سودای یار
شهربانوئی بی قرار
...خوش به حالت روزگار