برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم
برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم

برای ستایش تو همین سنگریزه ها کافی است تا از تو بتی بسازم

سرو خرامان

گفتم ای سرو خرامان

راوی افسانه ها اندر جهان

میدود در سایه ات

مرغ دل پرپرکنان


آه ای جان و جهان

آفتاب لب هر جوی روان

خط و خالت مایل است  

بر منه همچون کمان 


نظرات 1 + ارسال نظر
الهام جمعه 7 بهمن 1390 ساعت 11:26 http://elham7709.blogsky.com

می دود خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه رویایی و تار...

سلام
خیلی ممنون از این که به صفحه من نگاه کردی و برام کامنت گذاشتی.

می دود خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه رویایی و تار ...
می کند مرتعشم چندین بار
از قرار این زخمه های روزگار.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد